1
دانشجوی کارشناسی ارشد،دانشگاه آزاد رودهن،ایران.ALIREZA_NOURIZADEH54@Yahoo.com
2
عضو هئبت علمی دانشگاه الزهرا و دانشگاه آزاد رودهن-تهران،ایران(نویسنده مسئول)
چکیده
مقاله حاضر برگرفته از پایان نامه کارشناسی ارشد با عنوان پیش بینی خود تنظیمی هیجانی، براساس سبکهای تربیتی والدین و خلق و خوی نوجوانان بود. روش پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی است.
جامعه آماری پژوهش حاضر را دانش آموزان متوسطه دوره اول دختر و پسر شهر تهران تشکیل دادند. که بر پایه آمار موجود در سایت آموزش وپرورش شهر تهران،در سال تحصیلی 98- 1397، شامل 494900 نفر بود. براساس جدول مورگان تعداد 384 نفر به روش نمونهگیری خوشهای چند مرحلهای هدفمند، بعنوان نمونه انتخاب شدند. برای سنجش متغیرها از پرسشنامههای تنظیم شناختیهیجان گارنفسکی(2006)، سبکهای فرزندپروری بامریند (1973) و خلق و خوی باس و پلامین(1984)، استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده های آماری، از آزمون رگرسیون چندگانه، استفاده شد.
نتایج حاصل نشان داد؛ تنظیم شناختی مثبت هیجان براساس ابعاد خلق و خو، قابل پیش بینی نبود. تنظیم شناختی منفی هیجان، ابعاد خلق و خو، و از میان ابعاد خلق و خو، تنها درماندگی و اضطراب بطور مثبت و معنی داری، آن را پیش بینی نمودند.در تنظیمشناختی مثبت هیجان براساس ابعاد روشهای تربیتی، روش تربیتی مقتدرانه بطور مثبت، و مستبدانه بطور منفی و معنیداری آن را پیش بینی کردند.در تنظیمشناختی منفی هیجان براساس ابعاد روشهای تربیتی، روش های تربیتی مقتدرانه و سهل گیر بطور منفی، مستبدانه بطور مثبت و معنی داری تنظیم شناختی منفی هیجان را پیش بینی کردند. تنظیم شناختی مثبت هیجان براساس ابعاد خلق و خو و روشهای تربیتی قابل پیش بینی بود
نوری زاده, علیرضا, هاشمیان, کیانوش. (1399). پیش بینی خودتنظیمی هیجانی براساس سبک های تربیتی والدین و خلق و خوی نوجوانان. پژوهش اجتماعی, 12(47), 84-103.
MLA
علیرضا نوری زاده; کیانوش هاشمیان. "پیش بینی خودتنظیمی هیجانی براساس سبک های تربیتی والدین و خلق و خوی نوجوانان". پژوهش اجتماعی, 12, 47, 1399, 84-103.
HARVARD
نوری زاده, علیرضا, هاشمیان, کیانوش. (1399). 'پیش بینی خودتنظیمی هیجانی براساس سبک های تربیتی والدین و خلق و خوی نوجوانان', پژوهش اجتماعی, 12(47), pp. 84-103.
VANCOUVER
نوری زاده, علیرضا, هاشمیان, کیانوش. پیش بینی خودتنظیمی هیجانی براساس سبک های تربیتی والدین و خلق و خوی نوجوانان. پژوهش اجتماعی, 1399; 12(47): 84-103.